هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از رنجهای عشق و جفاهای معشوق میگوید. او از نگاههای بیاعتنای معشوق، رنجیدن بیدلیل و سوختن در آتش عشق شکایت دارد و از خود میپرسد که چرا معشوق با وجود بیمیلی، او را میآزارد. شاعر همچنین از بیهودگی عمری که در آرزوی دیدار معشوق گذرانده، ابراز تاسف میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عشق و رنجهای عاطفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و کنایههای شعری ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۱۰
چون دیدیام، نظر به زمین دوختن چه بود
در پیش سرفکندن و افروختن چه بود
اکنون که کار عشق من از امتحان گذشت
آن غمزه را ستمگری آموختن چه بود
خشنودی رقیب، غرض گر نداشتی
بی موجبم به داغ جفا سوختن چه بود
منعت ز آشنایی من گر نکرده غیر
در پیش من، ز دیدنش افروختن چه بود
میلی به یک نظاره چو از دست رفتهای
عمری غرض ز عافیت اندوختن چه بود
در پیش سرفکندن و افروختن چه بود
اکنون که کار عشق من از امتحان گذشت
آن غمزه را ستمگری آموختن چه بود
خشنودی رقیب، غرض گر نداشتی
بی موجبم به داغ جفا سوختن چه بود
منعت ز آشنایی من گر نکرده غیر
در پیش من، ز دیدنش افروختن چه بود
میلی به یک نظاره چو از دست رفتهای
عمری غرض ز عافیت اندوختن چه بود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.