هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از شعله عشق در جان خود، حیرت و شرم در نگاه به معشوق، یادآوری شبهای عاشقانه و دلسوختگیهایش سخن میگوید. همچنین، او به روزهایی اشاره میکند که دلش درگیر سودای معشوق بود و نیمجانی را برای این عشق فدا نکرد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک یا مناسب نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و زبان شعری ممکن است برای سنین پایینتر چالشبرانگیز باشد.
شمارهٔ ۱۱۲
دوش ازان شعله که در جان من سوخته بود
چون گل آیینه روی تو برافروخته بود
بود حیرت سبب آن که دلم با همه شرم
بی حجابانه به روی تو نظر دوخته بود
یاد آن شب که دلم پیش تو میریخت برون
از تو هر شکوه که بر روی هم اندوخته بود
یاد باد آنکه دلم بود به دست تو عزیز
طفل بودیّ و ترا مرغ نوآموخته بود
مرغ را آنچه ز هر روز شتابانتر داشت
اثر نامه شوق من دلسوخته بود
یاد روزی که دل میلی سودازده، داشت
نیم جانی که به سودای تو نفروخته بود
چون گل آیینه روی تو برافروخته بود
بود حیرت سبب آن که دلم با همه شرم
بی حجابانه به روی تو نظر دوخته بود
یاد آن شب که دلم پیش تو میریخت برون
از تو هر شکوه که بر روی هم اندوخته بود
یاد باد آنکه دلم بود به دست تو عزیز
طفل بودیّ و ترا مرغ نوآموخته بود
مرغ را آنچه ز هر روز شتابانتر داشت
اثر نامه شوق من دلسوخته بود
یاد روزی که دل میلی سودازده، داشت
نیم جانی که به سودای تو نفروخته بود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.