هوش مصنوعی: این شعر از حافظ بیانگر درد عشق و انتظار است. شاعر از جفای معشوق و رنج‌های عاشقانه می‌گوید و امیدواری خود را به دیدار معشوق نشان می‌دهد. او از شرمساری و ناامیدی در عشق سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که معشوق برای کاهش انتظارش، از خانه بیرون نیاید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و شرمساری نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۱۳

جفا کشی که ز بزم تو خوار برخیزد
مرا ببیند و امّیداوار برخیزد

قیاس رشک ازین کن که نیم کشته هجر
ز بزم وصل تو بی‌اختیار برخیزد

گذشتنت ندهد شوق را چنان تسکین
که عاشق از گذر انتظار برخیزد

به بزم او مبریدم، ازین چه سود که من
خجل نشینم و او شرمسار برخیزد

برون میا دو سه روزی ز خانه، گر خواهی
که بوالهوس ز ره انتظار برخیزد

خوشم که بشکندش دل ز دیدن میلی
زبزم، غیر چو امّیدوار برخیزد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.