هوش مصنوعی: این شعر از عشق، رقابت، حسرت و شوق شدید سخن می‌گوید. شاعر از ترس رقیبان و نگاه‌های آنان می‌نالد، از چشم معشوق که روزگارش را سیاه کرده شکایت دارد و با وجود جفاها، تسلی نگاه معشوق را می‌طلبد. همچنین، از شوق بی‌حد و حصر و شکست توبه در برابر معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رقابت عشقی و حسرت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۲۴

چنان ز بیم رقیبان نظر به ره دارد
که یک زمان نتواند مرا نگه‌دارد

حذر کنید ازان چشم، کاین همان چشم است
که روزگار مرا این چنین سیه دارد

به صد گنه کنم اقرار، تا نداند غیر
که قصد جان من آن شوخ، بی‌گنه دارد

ببین نهایت شوقم که با هزار جفا
تو اندم که تسلّی به یک نگه‌دارد

دلا ز دور به حسرت نگاه کن که رقیب
ازو جدا شده و رو به وعده‌گه ‌دارد

شهی که لشکر دلها از اوست، بی‌باکی‌ست
که از غرور کجا چشم بر سپه دارد

ز حدّ شوق من امشب زیاده است مگر؟
که مدّعی نظر آرزو به ره دارد

شکست توبه میلی به دست مغبچه‌ای
که صد خجالت ازو پیر خانقه دارد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.