هوش مصنوعی: این شعر از عشق و فراق سخن می‌گوید. شاعر از درد دوری معشوق و بی‌قراری خود می‌نالد، از اشک‌های خونین و بی‌خوابی‌هایش می‌گوید و از امید به وصال و ناامیدی‌هایش در این راه. غیرت و حسادت نیز در ابیاتی از شعر نمود دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند اضطراب، فراق و اشک خونین ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۲۸

باز مژگان ترم نوباوه خوناب کرد
باز چشم خونفشانم خیر باد خواب کرد

دوش دل را دیده حیران نوید وصل داد
هر نگاه گرم کان خورشید عالمتاب کرد

قحط شد در خشکسال هجر چون باران وصل
صبر را در بحر عشقم گوهر نایاب کرد

بارها دادم قرار شکوه ناکردن ز یار
غیرت دیدن به اغیارش، مرا بی‌تاب کرد

دید مژگان ترا میلیّ و شد در اضطراب
همچو صیدی کو نظر بر خنجر قصّاب کرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.