هوش مصنوعی:
شاعر در این غزل از عشق و محبت به معشوق سخن میگوید و از درد فراق و رشک رقیبان مینالد. او آرزو میکند که بتواند حتی لحظهای به دیدار معشوق نایل شود، اما رقیبان و اغیار مانع این وصال هستند.
رده سنی:
16+
متن شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات شعر کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۳۰
کامی ز لب لعل تو دیدن نگذارند
یعنی سخنی از تو شنیدن نگذارند
آن طفل ز نظّاره قتلم چو کند ذوق
اغیار ز رشکم به تپیدن نگذارند
چشمان کمندافکن صیاد وش تو
صیدی که ببینند، رمیدن نگذارند
ترکان دو چشم تو پی حسرت دلها
گویند سخنها و شنیدن نگذارند
خواهند که معلوم شود راز نهانم
اغیار، گرش نامه دریدن نگذارند
گر باد شود در طلب وصل تو میلی
اغیار به گرد تو رسیدن نگذارند
یعنی سخنی از تو شنیدن نگذارند
آن طفل ز نظّاره قتلم چو کند ذوق
اغیار ز رشکم به تپیدن نگذارند
چشمان کمندافکن صیاد وش تو
صیدی که ببینند، رمیدن نگذارند
ترکان دو چشم تو پی حسرت دلها
گویند سخنها و شنیدن نگذارند
خواهند که معلوم شود راز نهانم
اغیار، گرش نامه دریدن نگذارند
گر باد شود در طلب وصل تو میلی
اغیار به گرد تو رسیدن نگذارند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.