هوش مصنوعی: این شعر از عشق و هوس، بی‌قراری و شیدایی، و جستجوی معنا در زندگی سخن می‌گوید. شاعر از دل‌های بی‌قرار، پروانه‌های عاشق، و شوریده‌دلانی می‌گوید که در پی چراغی در تاریکی هستند. همچنین، از دست دادن ناموس و رسیدن به عرفان و فراغت نیز اشاره شده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشارات به شیدایی و جنون، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند از دست دادن ناموس و رسیدن به فراغت نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۴۰

باز دل چشم هوس در پی داغی دارد
باز پروانه ما رو به چراغی دارد

می‌رود بی‌سر و پا، سر به هوا، ناپروا
باز شوریده‌دل، آشفته دماغی دارد

عمرها پای طلب داشت به دامان شکیب
باز افتاده به راهیّ و سراغی دارد

شب ز سودای تو با داغ جنون دلگیرم
که درین خانه تاریک، چراغی دارد؟

هر که گردیده به طرف سر کویی خرسند
نه سر سروو نه اندیشه باغی دارد

داده میلی ز جنون دامن ناموس ز دست
زده بر عالم عرفان و فراغی دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.