هوش مصنوعی:
شاعر در این ابیات از رنجها و آزردگیهای عاشقانه خود میگوید، در حالی که معشوق از حال او بیخبر است. با وجود همه این دردها، شاکی نیست و حتی از این که معشوق به بداندیشان توجهی ندارد، خوشحال است. او با وجود تحمل خواری و آزردگی، میلی به شکایت از معشوق ندارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و رنجهای عاطفی است که درک آنها برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان شعری کلاسیک ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۱۴۹
با آنکه ز مستی خبر از خویش ندارد
سویم نظر از بیم بداندیش ندارد
تا دست تو را رحم نگیرد به شفاعت
لب تشنه شمشیر تو سر پیش ندارد
نام دگری تا به زبان نگذرد او را
شادم که شکایت ز بداندیش ندارد
گردید خجل از دل آزردهام امروز
با آنکه خبر از جگرریش ندارد
با اینهمه آزردگی و اینهمه خواری
میلی گلهای زان بت بدکیش ندارد
سویم نظر از بیم بداندیش ندارد
تا دست تو را رحم نگیرد به شفاعت
لب تشنه شمشیر تو سر پیش ندارد
نام دگری تا به زبان نگذرد او را
شادم که شکایت ز بداندیش ندارد
گردید خجل از دل آزردهام امروز
با آنکه خبر از جگرریش ندارد
با اینهمه آزردگی و اینهمه خواری
میلی گلهای زان بت بدکیش ندارد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.