هوش مصنوعی:
این شعر از عشق نافرجام و رنجهای عاشق سخن میگوید. عاشق در مسیر عشق، دردها و ناکامیهای بسیاری را تجربه میکند، از جمله بیتوجهی معشوق، رنج فراق، و وجود رقیبان. در نهایت، شاعر به دل خود توصیه میکند که از دلبران چشم بپوشد، زیرا هر چه دیده، تنها درد و رنج بوده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانهای است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، اشاره به رنجهای عشق و ناکامیها ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۶۵
دمی عاشق ندید او را، وگر دید
به صد درد دل و خون جگر دید
دل از یک جرعه وصل تو عمری
خمار غم کشید و دردسر دید
خدنگش را دلم تا رهگذر شد
هزار آسودگی زان رهگذر دید
دلم راسر به صحرا داد یکسر
که زخم صید خود را کارگر دید
رقیب او را سگ دنبالهرو بود
ز یک تیر تغافل، باز گردید
دلم در بزم او تا با خبر شد
مرا بیهوش و خود را بیخبر دید
دلا از دلبران قطع نظر کن
که میلی هرچه دید از یک نظر دید
به صد درد دل و خون جگر دید
دل از یک جرعه وصل تو عمری
خمار غم کشید و دردسر دید
خدنگش را دلم تا رهگذر شد
هزار آسودگی زان رهگذر دید
دلم راسر به صحرا داد یکسر
که زخم صید خود را کارگر دید
رقیب او را سگ دنبالهرو بود
ز یک تیر تغافل، باز گردید
دلم در بزم او تا با خبر شد
مرا بیهوش و خود را بیخبر دید
دلا از دلبران قطع نظر کن
که میلی هرچه دید از یک نظر دید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.