هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و جنون ناشی از آن سخن میگوید. شاعر از تأثیر عمیق معشوق بر خود میگوید که او را به جنون میکشاند و احساساتش را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین، از رشک، ناامیدی و تسلیم شدن در برابر معشوق صحبت میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانهای است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند جنون و ناامیدی ممکن است برای خوانندگان جوان نیاز به درک عمیقتری داشته باشد.
شمارهٔ ۱۷۲
خدنگ تو چون ره به خون میبرد
مرا بر سرره جنون میبرد
به روز شکار تو تیر خدنگ
بشارت به صید زبون میبرد
جنون بین که از بزم او همنشین
به صد انفعالم برون میبرد
به جوش آید از رشک، خون دلم
چو بر لب می لالهگون میبرد
به مستی خوشم، تا نیابم خبر
که بختم ز بزم تو چون میبرد
به فرمان جلاد مژگان او
مرا خون گرفتهست و خون میبرد
دل از ناامیدی چو میلی مرا
ز کوی تو با صد فسون میبرد
مرا بر سرره جنون میبرد
به روز شکار تو تیر خدنگ
بشارت به صید زبون میبرد
جنون بین که از بزم او همنشین
به صد انفعالم برون میبرد
به جوش آید از رشک، خون دلم
چو بر لب می لالهگون میبرد
به مستی خوشم، تا نیابم خبر
که بختم ز بزم تو چون میبرد
به فرمان جلاد مژگان او
مرا خون گرفتهست و خون میبرد
دل از ناامیدی چو میلی مرا
ز کوی تو با صد فسون میبرد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.