هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه، از عشق و فتنهانگیزی معشوق سخن میگوید و شاعر از درد دل و آتش عشق خود مینالد. همچنین، توصیههایی دربارهٔ دوری از خودپرستی و روی آوردن به محبت دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۹۱
ای چشم تو همچو فتنه خونریز
چون می نگه تو فتنهانگیز
فریاد که از تپیدن دل
در هر نفس آتشم شود تیز
از بیخودیام خوش آنکه باشی
گرم گله نصیحت آمیز
ای آنکه زنی دم از محبّت
از هستی خویشتن بپرهیز
برخیز و به پای دار بنشین
یا از سر کوی یار برخیز
میلی به اجل ترا چه دعویست
در دامن آن ستمگر آویز
چون می نگه تو فتنهانگیز
فریاد که از تپیدن دل
در هر نفس آتشم شود تیز
از بیخودیام خوش آنکه باشی
گرم گله نصیحت آمیز
ای آنکه زنی دم از محبّت
از هستی خویشتن بپرهیز
برخیز و به پای دار بنشین
یا از سر کوی یار برخیز
میلی به اجل ترا چه دعویست
در دامن آن ستمگر آویز
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.