هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد عشق و جدایی می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که با رفتارش او را بیشتر آزار دهد. او از گرمی گذشته و سردی حال شکایت دارد و خواهان انتقام است. همچنین، از محرومیت از لذت دیدار معشوق و سوالات بی‌پاسخ در ذهنش می‌نالد. در پایان، شاعر به عظمت معشوق اشاره می‌کند و آرزوی سرفرازی در پیشگاه او را دارد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه‌ای است که با درد و رنج همراه است و ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و احساسات عمیق در شعر، درک آن را برای گروه‌های سنی پایین‌تر دشوار می‌کند.

شمارهٔ ۱۹۲

بیا و تازه خدنگی برین خراب انداز
مرا به خاک و دلم را در اضطراب انداز

دلم که پیشتر از لطف گرم بود، اکنون
به انتقام درو آتش عتاب انداز

مرا ز لذت نظاره تا کنی محروم
به یک سوال در اندیشه جواب انداز

ز بهر دعوی خون، کشتگان چو شمع شوند
بیا و تفرقه در مجمع حساب انداز

بود اگر هوس سرفرازی‌ات میلی
سری به پای شهنشاه کامیاب انداز
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.