هوش مصنوعی: این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از آتش عشق و تأثیر آن بر دل و جان خود می‌نالد و از اضطراب و بی‌قراری ناشی از این احساس سخن می‌گوید. همچنین، از تأثیر زیبایی معشوق و رنج‌های عاشقانه یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شعری ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۹۳

صحرای دل ز آتش می شد حجاب سوز
زد آتشم به جان ز رخ آفتاب سوز

اول ز روی گرم، دلم را کباب کرد
آخر به خنده نمکین شد کباب سوز

بودم ازو چو شعله آتش در اضطراب
با آنکه بود بیخودی‌ام اضطراب سوز

هر دم شدی ز بیخودی‌ام گرم صد عتاب
گر آتش حجاب نبودی عتاب سوز

امشب خیال آن لب پرشور تا به روز
در چشم خونفشان چو نمک بود خواب سوز

میلی در آرزوی جمالش نسوختی
گر آفتاب حسن نبودی نقاب سوز
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.