هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و رنجهای ناشی از آن میگوید. او از مدعی خوشدل که از عشق او خشنود است، شکایت دارد و از خواری و رنج خود در این راه سخن میگوید. شاعر با تصاویر زیبا و دردناک، مانند آتش و آب، خون و نمک، و صید و صیاد، احساسات خود را بیان میکند. او از داغ دل و فرسودگی جسم خود در اثر این عشق مینالد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تصاویر پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۹۶
شوم از مدعی خوشدل، چو بینم از تو خشنودش
به امیدی که وصل آبی بر آتش میزند زودش
چو نتوان پیش مردم، خوارتر شد زین که من هستم
نمیدانم دگر از خواری من چیست مقصودش
ازو رنجیده غیر و میکند اظهار خشنودی
میان آتش و آبم ز شکر شکوه آلودش
چه شد از خندهات گر خون دل از دیدهام سر زد
که خوناب از جراحت رفت چون کردی نمکسودش
منم از ناوک آن غمزه چون صیدی که بر حالش
ترحم میکند صیاد و بسمل میکند زودش
دمی ظاهر شود داغ دل میلی که چون لاله
فرو ریزد ز باد آه، جسم درد فرسودش
به امیدی که وصل آبی بر آتش میزند زودش
چو نتوان پیش مردم، خوارتر شد زین که من هستم
نمیدانم دگر از خواری من چیست مقصودش
ازو رنجیده غیر و میکند اظهار خشنودی
میان آتش و آبم ز شکر شکوه آلودش
چه شد از خندهات گر خون دل از دیدهام سر زد
که خوناب از جراحت رفت چون کردی نمکسودش
منم از ناوک آن غمزه چون صیدی که بر حالش
ترحم میکند صیاد و بسمل میکند زودش
دمی ظاهر شود داغ دل میلی که چون لاله
فرو ریزد ز باد آه، جسم درد فرسودش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.