هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از غم و درد عشق و دوری از معشوق سخن می‌گوید. او از نگاه معشوق می‌ترسد که مبادا او را متهم کنند، از نامه‌هایش که جز نام معشوق چیزی ندارد می‌نالد، و از خواری و رنج خود در فراق یار می‌گوید. همچنین، اشاره می‌کند که امید دارد یارش ناله‌هایش را بشنود و به یاد ستم‌هایش بیفتد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک عمیق احساسات و مضامین شاعرانه نیاز به بلوغ فکری دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد.

شمارهٔ ۱۹۸

درین غمم که مباد از نگاه دم بدمش
به آشنایی پنهان کنند متّهمش

ز نامه حالت عاشق نمی‌توان دانست
که غیر نام تو بیرون نیاید از قلمش

ز دردمندی من، غیر شاد و من خوشدل
که در نیافته بی درد لذت المش

رسیده خواری‌ام آنجا که بی تو هم از رشک
به پیش غیر توانم فتاد در قدمش

نیاردم به نظر از غرور و پندارد
که می‌روم به سر راه انتظار کمش

به این غرض ز ستم ناله می‌کند میلی
که یار بشنود و یاد آرد از ستمش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.