هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و دلدادگی عمیق شاعر به معشوق است که هر لحظه او را از هوش می‌برد. شاعر از غم فراق و یاد معشوق می‌نالد و آرزو می‌کند که معشوق او را فراموش نکند. همچنین، اشاره‌ای به رازآلودگی و حیرت‌انگیز بودن معشوق دارد و اینکه هیچکس دردمندی او را درک نمی‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و مفاهیم پیچیده‌تر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۲۰۱

هر لحظه مرا ذوق محبّت برد از هوش
شبها که کنم با غم او دست در آغوش

یک دم نتوانم به خیال تو به سر برد
زان رو که چو یاد تو کنم، می‌روم از هوش

دارم به رهت چشم، اجل زودتر امشب
خواهم نکنی از من دلخسته فراموش

کس راز شهیدان تو نشنید، که بودند
از حیرت نظّاره دیدار تو خاموش

دلسوزی میلی نکند کس دم مردن
جز داغ غمش کز غم او گشته سیه‌پوش
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.