هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از تجربه‌های خود در نوشیدن شراب و باده‌گساری صحبت می‌کند. او از بی‌پروایی در برابر قانون و محتسب می‌گوید و این که تمام شب را به نوشیدن و شادی گذرانده است. همچنین، از رنج‌هایی که از معشوق کشیده سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که رنج‌های ناشی از عشق حاضر، با هیچ‌یک از دردهای گذشته قابل مقایسه نیست.
رده سنی: 18+ این شعر به موضوعاتی مانند شراب‌خواری و بی‌پروایی در برابر قوانین اشاره دارد که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد. همچنین، مضامین عاشقانه و رنج‌های ناشی از عشق ممکن است نیاز به درک و بلوغ عاطفی بیشتری داشته باشد.

شمارهٔ ۲۲۴

امشب می وصال، پیاپی کشیده‌ام
از دست ساقی عجبی می کشیده‌ام

نی بیم شحنه بود و نه پروای محتسب
تا روز، می به بانگ دف و نی کشیده‌ام

چون کرده‌ام خیال که با غیر همدمی
در گرمی طلب، قدم از پی کشیده‌ام

دایم کشیده‌ام ستم از دلبران، ولی
این کز تو می‌کشم،‌ ز کسی کی کشیده‌ام

میلی شکایتی که مرا هست از دل است
اینها که می‌کشم، همه از وی کشیده‌ام
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.