هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق نافرجام و رنج‌های عاشقانه خود می‌گوید. او از بی‌توجهی معشوق و عدم پاسخگویی به احساساتش شکایت دارد و از شرمساری و ننگ ناشی از این عشق یکطرفه سخن می‌گوید. با وجود رنج‌های فراوان، معشوق از حال او بی‌خبر است و تنها از طریق آه‌ها و تغییر رنگش متوجه حال او می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و رنج‌های روحی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و ممکن است برای آنها نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۳۳

از خون، پس از هلاک رقم کن به سنگ من
کاین خون گرفته است شهید خدنگ من

هر چند وقت کشته شدن دست و پا زدم
یک بار دامن تو نیامد به چنگ من

در آتشم ز شوق و به سویش نمی‌روم
تا یار شرمسار نگردد ز ننگ من

صد بار رنجه گشته‌ام و صلح کرده‌ام
کان مه خبر نداشته از صلح و جنگ من

نام تو برد میلی و دریافت حالتم
از آه بیخودانه و تغییر رنگ من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.