هوش مصنوعی: شاعر در این غزل از دردِ بی‌اعتمادی و بدگمانیِ معشوق می‌نالد. او اشاره می‌کند که رقیب از عشقِ نهانش بی‌خبر است، اما معشوق با بدگمانی‌های بی‌جا، رابطه را تیره کرده است. شاعر از رفتارِ نامناسبِ معشوق شکایت دارد و هشدار می‌دهد که این بدگمانی‌ها سرانجام باعث پشیمانی خواهد شد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاطفی پیچیده مانند بی‌اعتمادی، رنجش و تحلیل روابط انسانی است که درک آن برای نوجوانان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، این سطح از پرداختن به احساسات برای مخاطبان با درک بالاتر مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۲۳۴

به بزم دوش چنان بود همزبان با من
که غیبت دگران داشت در میان با من

چنان ز عشق نهانم رقیب بی‌خبر است
که می‌کند سخن از صحبت نهان با من

ز من رمیده، همانا شنیده از جایی
حکایتی که نهان داشت در میان با من

به خاطرت نرسد امتحان من هرگز
ز بس که غیر ترا کرده بدگمان با من

ز بدگمانی خود شرمسار خواهی شد
مباش این‌همه در بند امتحان با من

فغان ز خوی بد آن بهانه‌جو، میلی
که دوش عربده‌ای داشت هر زمان با من
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.