هوش مصنوعی: این شعر از رنج و خواری عاشق در برابر معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که فردا این رنج به گناهکاران نسبت داده خواهد شد. شاعر با اشاره به بی‌قراری عاشقان و اضطراب دل‌ها از خیال معشوق، از گذشت معشوق از گناه عاشق و نهادن داغی دیگر بر جان شرمساران می‌گوید. در پایان، از دل‌سپردن به غربت و حسرت فراق یاران سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از مفاهیم پیچیده مانند گناه، شرمساری، و حسرت نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۳۶

امروز بس که خواریم، در چشم گلعذاران
خواهیم بود فردا، ننگ گناهکاران

چون آفتاب هرگز یک جا نگیرد آرام
از بس که جای دارد، در جان بی‌قراران

زین سان که از خیالت، دلها در اضطرابند
مشکل که رو بر آرد، داغ امیدواران

دیدی گناه ما را، وز جرم ما گذشتی
داغی دگر نهادی،‌ بر جان شرمساران

میلی نهاد خاطر، بر محنت غریبی
با صد هزار حسرت، رفت از میان یاران
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.