هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق نافرجام و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او احساس رسوایی، اضطراب و بیپاسخی را بیان میکند و از هجران و بیقراری خود مینالد. تلاش برای فرار از این دردها نیز بیفایده بوده و حتی در خواب هم آرامش ندارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاطفی پیچیده، رنجهای عشق و احساسات عمیق است که درک آنها برای مخاطبان جوانتر دشوار بوده و ممکن است برای آنها سنگین باشد.
شمارهٔ ۲۳۷
درآید هر کجا در جلوه ناز آفتاب من
مرا رسوا کند تغییر حال و اضطراب من
من رسوا ازان در خون فتادم بر سر راهش
که برگردد، چو بیند بوالهوس حال خراب من
نبینم پیش کس با این هجوم شوق، سوی او
که میترسم خجل گرداند او را اضطراب من
ز بس در عشق خوارم، آشنایی را که میبینم
اگر صد حرف میپرسم، نمیگوید جواب من
هوای خواب کردم تا ز هجران وارهم میلی
نرفته چشم من در خواب، هجر آمد به خواب من
مرا رسوا کند تغییر حال و اضطراب من
من رسوا ازان در خون فتادم بر سر راهش
که برگردد، چو بیند بوالهوس حال خراب من
نبینم پیش کس با این هجوم شوق، سوی او
که میترسم خجل گرداند او را اضطراب من
ز بس در عشق خوارم، آشنایی را که میبینم
اگر صد حرف میپرسم، نمیگوید جواب من
هوای خواب کردم تا ز هجران وارهم میلی
نرفته چشم من در خواب، هجر آمد به خواب من
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.