هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از معشوق خود می‌خواهد تا از آزار دل او دست بردارد و به جای آن، مهربانی و رحمت نشان دهد. شاعر از معشوق می‌خواهد که به یاد گرفتاری‌های گذشته باشد و با عاشقانِ زارِ خود با لطف رفتار کند. همچنین، از معشوق می‌خواهد که به حال بیماران رحم کند و از رفتار بدخویانه با دیگران بپرهیزد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند «قتل مردم کار تو» ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۴۵

ای مایه آزار دل، فکر دل‌زاری بکن
شکرانه آزادگی، یاد از گرفتاری بکن

غمزه‌زنان، جولان‌کنان،‌ با این و با آن همعنان
ز افتادگان چون بگذری، رو در قفا باری بکن

ای قتل مردم کار تو، باقی‌ست چندین جان هنوز
بیکار منشین جان من، تا می‌توان کاری بکن

... آزرده‌دل می‌بینمت
با من گذار این درد دل، ترک دل‌آزاری بکن

در راندن هر بوالهوس، گشتی به بدخویی مثل
چون با ستم خو کرده‌ای، با عاشق زاری بکن

بیماری میلی مگر یابد علاج از تیغ تو
چون می‌توانی، رحمتی برحال بیماری بکن
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.