هوش مصنوعی:
شاعر در این غزل از درد عشق و فراق میگوید و از بیوفایی معشوق شکایت میکند. او از دلهایی که در راه عشق معشوق ویران شدهاند مینالد و از شرمندگیهای ناشی از این عشق نافرجام سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاطفی عمیق و درد عشق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک یا مناسب نباشد.
شمارهٔ ۲۵۹
دل کیست، خراب صحبت تو
سرمست می محبت تو
داد دل زار ما ندادی
داد از دل بیمروت تو
روی تو ندیده جان سپردیم
بردیم به خاک، حسرت تو
گفتم به تو حال خویش و اکنون
شرمندهام از خجالت تو
میلی ز غم تو شهره شهر
تا کیست انیس صحبت تو
سرمست می محبت تو
داد دل زار ما ندادی
داد از دل بیمروت تو
روی تو ندیده جان سپردیم
بردیم به خاک، حسرت تو
گفتم به تو حال خویش و اکنون
شرمندهام از خجالت تو
میلی ز غم تو شهره شهر
تا کیست انیس صحبت تو
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.