هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از غم دوری و حسرت عشق می‌گوید و از معشوقی که دیگر در کنارش نیست سوال می‌پرسد که اکنون نزد چه کسی است و دل به چه کسی سپرده است. او از سرکشی و بی‌اعتنایی معشوق شکایت دارد و حسرت روزهای گذشته را می‌خورد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیدهٔ ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۷۸

امشب دگر کجایی و دلجوی کیستی
در خانه که‌ایّ و به پهلوی کیستی

بهر تو مانده بر سر زانو هزار سر
تا سر نهاده بر سر زانوی کیستی

از حسرت نظارگیان باخبر نه‌ای
تا چشم بر اشارت ابروی کیستی

با این بهانه‌جویی و تندیّ و سرکشی
اسباب حسرت دل بدخوی کیستی

میلی که بود طوطی طبع تو بی‌زبان
در گفت‌وگوی، ز آینهٔ روی کیستی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.