هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از ترس و اضطراب خود از دوری و بی‌توجهی معشوق می‌گوید. او نگران است که معشوق به دیگران روی آورده و از او شرمسار شود. همچنین، از انتظار کشیدن و بی‌پاسخی نامه‌ها شکایت دارد و امیدوار است که معشوق بار دیگر به او توجه کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاطفی پیچیده مانند ترس، اضطراب، و انتظار است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند شرمساری و تهمت نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارند.

شمارهٔ ۲۸۵

زود از بزم تو برخیزم چو یار من شوی
ترسم آید غیر و ناگه شرمسار من شوی

گرچه می‌دانم نمی‌آیی برون، از اضطراب
می‌کنم کاری که آگه ز انتظار من شوی

تا نبینی سوی من، خود را نمایی شرمسار
با هوسناکان به راهی چون دچار من شوی

بی‌جواب نامه آیی سویم ای قاصد، که باز
حسرت‌افزای دل امیدوار من شوی

ترسم از بسیاری ناسازگاریهای تو
شرم نگذارد که دیگر سازگار من شوی

بس که داری تهمت‌آلودم به عشق دیگران
ترسم آخر زین سخنها شرمسار من شوی

همچو میلی در غم آنم که گاه آشتی
در عتاب از شکوه بی‌اختیار من شوی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.