هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از احساسات خود درباره معشوق میگوید که آرزو میکند معشوق از انتظار و بیتابی او آگاه باشد و به او توجه کند. او از بیاعتنایی معشوق شکایت دارد و یادآور میشود که اگر معشوق از احساسات او باخبر بود، شاید رفتارش متفاوت میشد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوانتر چالشبرانگیز باشد.
شمارهٔ ۲۸۷
ای خوش آن کز انتظارم گر خبر میداشتی
هر زمان سویم به تقریبی گذر میداشتی
چون مرا در بزم میدیدی، پی نارفتنم
هر زمان مشغولم از حرف دگر میداشتی
دوش مستغنی ازان بودی، که از بیتابیام
میشدی شرمنده، گر سویم نظر میداشتی
تا نماید بر تو دشمن اعتماد دوستی
هر دم از راز نهانم پرده بر میداشتی
یاد آن کز بس که میدیدی سوی میلی، اگر
از نگاهت بیخبر میشد، خبر میداشتی
هر زمان سویم به تقریبی گذر میداشتی
چون مرا در بزم میدیدی، پی نارفتنم
هر زمان مشغولم از حرف دگر میداشتی
دوش مستغنی ازان بودی، که از بیتابیام
میشدی شرمنده، گر سویم نظر میداشتی
تا نماید بر تو دشمن اعتماد دوستی
هر دم از راز نهانم پرده بر میداشتی
یاد آن کز بس که میدیدی سوی میلی، اگر
از نگاهت بیخبر میشد، خبر میداشتی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.