هوش مصنوعی:
شاعر در این ابیات از درد فراق و نبود معشوق مینالد، از بیوفایی و بیتوجهی او شکایت میکند و آرزو میکند که معشوق حتی برای تسلی دلش هم که شده به او توجه کند. همچنین، شاعر به رغم بیاعتنایی معشوق، همچنان به او عشق میورزد و حتی کشتن عاشقان را گناه میداند، اما میگوید که معشوق حتی از ترک گناه هم برای خدا دریغ میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهای است که درک آنها نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند گناه و وفا ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۲۹۵
زان مژه غیر خدنگ بلا ندهی
دامن غمزه به دست وفا ندهی
وه که نیایی و وعده آمدنی
بهر تسلی خاطر ما ندهی
لاف مصاحبت تو زنم بر غیر
گرچه جواب سلام مرا ندهی
کشتن اهل محبت اگر گنه است
ترک گنه ز برای خدا ندهی
دست من ای غم و دامن تو که ز دست
دامن میلی بیسر و پا ندهی
دامن غمزه به دست وفا ندهی
وه که نیایی و وعده آمدنی
بهر تسلی خاطر ما ندهی
لاف مصاحبت تو زنم بر غیر
گرچه جواب سلام مرا ندهی
کشتن اهل محبت اگر گنه است
ترک گنه ز برای خدا ندهی
دست من ای غم و دامن تو که ز دست
دامن میلی بیسر و پا ندهی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.