هوش مصنوعی:
این شعر از طغرا بیانگر احساس غربت، جدایی و اندوه شاعر است. او از تغییر شرایط و دوری از وطن میگوید و حس حسد دیگران را نسبت به خود توصیف میکند. شاعر به رابطهی پیچیدهی بین جسم و روح اشاره میکند و امیدوار است که از غربت رهایی یابد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، بیان احساسات پیچیدهی غربت و اندوه نیاز به سطحی از بلوغ ذهنی دارد.
شمارهٔ ۱۱
بردار فنا، رنگ دگر شد سخن از ما
منصور خورد تاب حسد چون رسن از ما
تن گشته زما، ما ز تن، اما دو سه روزی
نی ما ز تنیم آخر صحبت، نه تن از ما
طغرا به امید که برآییم ز غربت؟
این دم که نمانده ست کسی در وطن از ما
منصور خورد تاب حسد چون رسن از ما
تن گشته زما، ما ز تن، اما دو سه روزی
نی ما ز تنیم آخر صحبت، نه تن از ما
طغرا به امید که برآییم ز غربت؟
این دم که نمانده ست کسی در وطن از ما
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.