۱۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۸

می برد گل رویت، رنگ صد گلستان را
می زند لب لعلت، راه صد بدخشان را

شانه ای نمی باید، سرمه ای نمی شاید
آن دو زلف پیچان را، آن دو چشم فتان را

در بساط خود طغرا، داشت دین و ایمانی
نرد عشق پیش آمد، باخت دین و ایمان را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.