۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۳

تا جان فدا نمایم، بر زخمه های مطرب
سر می نهم چو غیچک، در پیش پای مطرب

دف را چو گرم سازد، آرم ز سوز گریه
بر روی دست مژگان، آتش برای مطرب

گل از مقام صوتش، می تافت گوش رغبت
بلبل اگر نمی داشت، طرز نوای مطرب

شهر پیاله نوشی، همچون حصار نغمه
بی کوچه نشاط است،گر نیست جای مطرب

چاک دلم نسازد، با سوزن رفوگر
از رشته گر نبینم، رنگ صدای مطرب

شد در کف تعلق، سیب دلم دوپاره
نصفی برای ساقی، نصفی برای مطرب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.