۱۲۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۴

هرگز ندیده سایه جانانه آفتاب
با آنکه محرم است به هر خانه آفتاب

در آرزوی صبح بناگوش ماه من
خواهد ز چرخ، طالع دردانه آفتاب

آن ماه اگر قرار به همخانگی دهد
هرگز برون نمی رود از خانه آفتاب

ای خرمن جمال ترا دانه آفتاب
تو می فروش حسنی و پیمانه آفتاب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.