هوش مصنوعی: این شعر از طغرا با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، به موضوعاتی مانند عشق، جدایی، طبیعت، و ناپایداری زندگی می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعی مانند آب، باغ، و گل‌ها برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند و در برخی ابیات به مفاهیم عرفانی و فلسفی نیز اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۱۲۵

بر یاد رخش چون رود از دیده من آب
صد باغ توان داد به یک چشم زدن آب

آب از مژه رو کرد به من، آه چه سازم
گر وانشود همچو حباب از سر من آب

با آن رخ شاداب به گلشن چو درآیی
از سایه روی تو خورد سرو و سمن آب

زاهد نشود قابل پابوس خم می
چون شیشه، گر از باده کشد دست و دهن آب

گر شهرت تردامنی گل شنود خاک
هرگز نگذارد که درآید به چمن آب

سرچشمه این بادیه را خضر بلد نیست
برداشتمی کاش چو گوهر ز وطن آب

تر شد ره گوشم ز غزلخوانی طغرا
هرگز نشنیدم که برآید ز سخن آب
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.