۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۹

ره به درمان ندهم، راهنما آگاه است
نکنم بیخودی از درد، خدا آگاه است

می توان عکس نگه درگل رخسارش دید
نیست آیینه بدین آب، صفا آگاه است

نگهش با مژه، هم بزم نگردیده هنوز
شرم ازین قصه خبردار و حیا آگاه است

بی نسیم گل رویت، ره شادابی را
لاله صدبار غلط کرده، صبا آگاه است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.