۹۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۱

بر گوش زد نسیمم، صوتی که نیشکر داشت
آواز پای آن گل، شیرینی دگر داشت

دیشب که آن سهی قد، آرایش چمن بود
گل را ز شرم رویش، بلبل به زیر پر داشت

نتوان شمردن از خود، فرزند ناخلف را
در عالم حقیقت، یعقوب یک پسر داشت

تاثیر باد نخوت، کر می کند غنی را
گوش صدف گران بود، تا دامنش گهر داشت

طغرا ز بس که گشتیم، رسوای عشقبازی
هر بیخبر که دیدیم، از راز ما خبر داشت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.