۸۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۳۹

مو به مو حال دلم را زلف او با شانه گفت
سوختم کز آشنا حرفی به آن بیگانه گفت

بود چون آگه به رنگ شیخ جام از راز دل
آنچه مینا داشت در خاطر، لب پیمانه گفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.