۸۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۱۲

آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد
گلبن برای اهل طرب چلچراغ شد

سر از دریچه کرد برون آن بهار حسن
هر کوچه از نسیم رخش کوچه باغ شد

گفتا چه رنگ می شوم از خوردن شراب
گفتم به رنگ لاله تر، بی دماغ شد!

از بس تنش چو صفحه آیینه صاف بود
بر هر کجا که دست نهادیم، داغ شد

طغرا چه سود وصل، زمانی که اصل عمر
در راه آن پری، همه صرف سراغ شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.