۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۱۹

ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سوی من
ندانستم کزان طفل این قدرها کار می آید

بدین حسن بهار افشان، چو رو در بوستان آری
به جای خار، گلبن برسر دیوار می آید

دل طغرا ز مژگانت خروش ارغنون دارد
جفا مضراب می بیند، فغان از تار می آید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.