۱۰۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۲۱

ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست
این باده را مگر به لب گل توان چشید

آن تنگ روزی طربم کز می نشاط
بی بهره تا نگشت لبم، کی زبان چشید

یک قطره باده در ته خمخانه ام نماند
از بس که محتسب به لب امتحان چشید!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.