هوش مصنوعی:
شاعر در این ابیات از عشق و وصال سخن میگوید، اما با بیانی پر از استعاره و کنایه. او از جدایی مینا، پیاله و می میگوید که نمادهای دوری از معشوق هستند. همچنین، از ناز بلبل و حیا نسیم یاد میکند که نشاندهندهی عشقی آرام و پراحساس است. در پایان، از کمقسمتی خود مانند غنچهای سخن میگوید که هنوز به بلوغ نرسیده است.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و استعاری است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و کنایههای ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۳۹۵
در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد
مینا جدا، پیاله جدا، می جدا رسد
گل سر به نازبالش بلبل نمی نهد
در گلشنی که پای نسیم حیا رسد
چون طفل غنچه، از گل کم قسمتی مرا
تا پیرهن ز کف نرود، کی قبا رسد
مینا جدا، پیاله جدا، می جدا رسد
گل سر به نازبالش بلبل نمی نهد
در گلشنی که پای نسیم حیا رسد
چون طفل غنچه، از گل کم قسمتی مرا
تا پیرهن ز کف نرود، کی قبا رسد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.