هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از رنج و اندوه خود میگوید که به دلیل بیتوجهی معشوق، در حالتی از ناامیدی و خستگی به سر میبرد. او از تشبیهات مختلفی مانند گل مهتاب، آهنگ کمانچه، و سوختن مانند شمع برای بیان احساسات خود استفاده میکند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۵۰۲
شب از رنج خمار آزرده بودم
نمی خوردم پیاله، مرده بودم!
به ذوق آنکه پاشم بر قبایت
گل مهتاب را افشرده بودم
نشد میلم به آهنگ کمانچه
ز بس تیر تغافل خورده بودم
نسیم آهم از سر وا نمی شد
چو گیسوی تو بر هم خورده بودم
سرانگشتم چرا می سوخت چون شمع؟
اگر داغ ترا نشمرده بودم
نمی خوردم پیاله، مرده بودم!
به ذوق آنکه پاشم بر قبایت
گل مهتاب را افشرده بودم
نشد میلم به آهنگ کمانچه
ز بس تیر تغافل خورده بودم
نسیم آهم از سر وا نمی شد
چو گیسوی تو بر هم خورده بودم
سرانگشتم چرا می سوخت چون شمع؟
اگر داغ ترا نشمرده بودم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.