هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از احساسات عمیق و ناگفتهاش میگوید که مانند تیری بینشان به تاریکی پرتاب شده است. او از اضطراب و بینوایی خود سخن میگوید و اعتراف میکند که در تلاش برای بیان رنجهایش، اصل مطلب را فراموش کرده است. در نهایت، مانند شمعی که از سوزش عشق میسوزد، حرف ناگفتهای را از زبان خود دور میاندازد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی ادبی دارد.
شمارهٔ ۵۴۹
شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم
بی نشان تیری به آن تاریکدان انداختم
بس که گردیدم به شرح بینوایی مضطرب
آنچه اصل مدعا بود از میان انداختم
همچو شمع از سوزناکیهای حرف اشتیاق
یک سخن ناگفته، خود را از زبان انداختم
بی نشان تیری به آن تاریکدان انداختم
بس که گردیدم به شرح بینوایی مضطرب
آنچه اصل مدعا بود از میان انداختم
همچو شمع از سوزناکیهای حرف اشتیاق
یک سخن ناگفته، خود را از زبان انداختم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.