هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر به یاد روزهایی میافتد که عشق و نشاط در زندگیاش جریان داشت، از اشک و آه برای معشوق سخن میگوید و از روزگاری یاد میکند که برای دفع غم، سپاهی از مینا و جام داشت. سپس از تغییر روزگار و از دست دادن آن سعادت مینالد و از ستارهای سخن میگوید که زمانی باعث سعادت او بود.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و اشاره به میگساری است که برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسبتر است.
شمارهٔ ۵۷۴
یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم
بهر پای انداز جانان، اشک و آهی داشتیم
در نشاط آباد قسمت، از صف مینا و جام
بهر دفع غم، ز هر جانب سپاهی داشتیم
آن سعادت را چه پیش آمد، که در صحن چمن
گل ز سر می رست اگر پا بر گیاهی داشتیم
یارب آن اختر چه شد، کز دولت تاثیر او
چون فلک در برج قصر خویش، ماهی داشتیم
بهر پای انداز جانان، اشک و آهی داشتیم
در نشاط آباد قسمت، از صف مینا و جام
بهر دفع غم، ز هر جانب سپاهی داشتیم
آن سعادت را چه پیش آمد، که در صحن چمن
گل ز سر می رست اگر پا بر گیاهی داشتیم
یارب آن اختر چه شد، کز دولت تاثیر او
چون فلک در برج قصر خویش، ماهی داشتیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.