هوش مصنوعی:
شاعر در این ابیات از معشوق میخواهد که با رفتارهایش باعث رنجش نشود. او از معشوق میخواهد که مانند کعبه سیاهپوش نباشد، به اشکهایش گوش ندهد، و از نوشیدن آب به جای باده خودداری کند. همچنین، شاعر از معشوق میخواهد که در شب هنگام در گلستان شوخی نکند و چراغ راهش را خاموش نگذارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند نوشیدن باده نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.
شمارهٔ ۶۲۰
زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن
خویش را بیهده چون کعبه سیه پوش مکن
تا ز قانون طرب، دست نشویی در بزم
رود اشکم چو درآید به صدا، گوش مکن
بوی شیر از لب چون لعل ترت می آید
آب اگر در قدح باده بود، نوش مکن
شب به گلشن چو روی، دست به شوخی مگشا
گل چراغی به رهت داشته، خاموش مکن
خویش را بیهده چون کعبه سیه پوش مکن
تا ز قانون طرب، دست نشویی در بزم
رود اشکم چو درآید به صدا، گوش مکن
بوی شیر از لب چون لعل ترت می آید
آب اگر در قدح باده بود، نوش مکن
شب به گلشن چو روی، دست به شوخی مگشا
گل چراغی به رهت داشته، خاموش مکن
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.