۸۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۵۸

یارب از نسرین، چراغ لاله را پروانه ده
دود ریحان را زگل، جوشی در آتشخانه ده

سنبل این دشت، بوی زلف لیلی می دهد
طره اش را از نسیم بید مجنون، شانه ده

می زند واعظ به سرمستان بزم عشق، طعن
آشنایان را پناه از کاوش بیگانه ده

گر شود انگشت زاهد رهبرم در کار عشق
تاب سرگردانی ام چون سبحه صد دانه ده

من به پایین خانه دار فنا راضی نیم
همچو منصورم ز عزت جا به بالا خانه ده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.