۸۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۶۷

ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ای
وز شراب غمزه ات پر گشته هر پیمانه ای

گر خرابی ره نیابد در غم آباد جهان
از کجا آید به کف، دیوانه را ویرانه ای

نیست در زلف سیاهش، گرم جولان شانه ای
خویش را بر دود شمعی می زند پروانه ای
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.