۱۷۶ بار خوانده شده
بردیم باز بر سر نظاره دیده را
کردیم رام دیده نگاه رمیده را
بردیم نام دلبر و کردیم بیقرار
این خون آرمیده عمری طپیده را
سیلاب غصهام ز درون جوش میزند
من گل کنم ز سادهدلی بام دیده را
جز داغ لاله هیچ گیا دلپذیر نیست
آهوی در دیار محبت چریده را
پیش از دعای زلف تو هر شب جنون ما
نفرین کند رفوگر جیب دریده را
بیمار شو مسیح که در بیعگاه ناز
رد میکنند جان به لب نارسیده را
در جام ما بریز فصیحی که سوختیم
آن گریههای از دل دوزخ چکیده را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
کردیم رام دیده نگاه رمیده را
بردیم نام دلبر و کردیم بیقرار
این خون آرمیده عمری طپیده را
سیلاب غصهام ز درون جوش میزند
من گل کنم ز سادهدلی بام دیده را
جز داغ لاله هیچ گیا دلپذیر نیست
آهوی در دیار محبت چریده را
پیش از دعای زلف تو هر شب جنون ما
نفرین کند رفوگر جیب دریده را
بیمار شو مسیح که در بیعگاه ناز
رد میکنند جان به لب نارسیده را
در جام ما بریز فصیحی که سوختیم
آن گریههای از دل دوزخ چکیده را
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.