۱۰۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵

شبی که هجر بپرداخت از تو منزل ما
کدام غم که نزد حلقه بر در دل ما

شهید خنجر شوقیم وتا ابد شاید
که چشم ما نکند خیرباد قاتل ما

اسیر بادیه حیرتیم و می‌آید
خروش ماتمیان از درای محمل ما

چه تیره‌بخت حریفم که می‌توان افروخت
ز ظلمت شب هجران چراغ محفل ما

اجل خبر به فصیحی رسان که می‌گیرد
ز رشک باز محبت سراغ منزل ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.