۱۱۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۳

ستم ز نرگس مستت ستمگری آموخت
جنون ز زلف سیاه تو داوری آموخت

ترا خدایی آموزد ار اراده کنی
به یوسف آنکه طریق پیمبری آموخت

ترا به حسن ستایش کنند و زآن غافل
که حسن هم ز جمال تو دلبری آموخت

چه یوسفی تو که از ذوق نامه بردن ما
روان دلبر کنعان کبوتری آموخت

به گنجهای قناعت فرونیارد سر
ز همت آنکه فسون توانگری آموخت

شدیم بلبل و از بخت ما درین گلشن
بهار همچو خزان کیمیاگری آموخت

هزار درس نکواختری فصیحی بود
در آن دیار که بختم بداختری آموخت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.