۱۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۳

نافه چو طره ی غالیه بار تو نیست
عنبر سوده چو خط غبار تو نیست

گل نشکفته به پاکی عارض تو
سبزه به خوبی خط عذار تو نیست

از برم ای دل خسته برو که مرا
تاب شنیدن ناله ی زار تو نیست

به که رود ز غم تو به باد فنا
تحفه ی جان که قبول نثار تو نیست

در چمن این همه گل که شکفته یکی
چون گل روی همیشه بهار تو نیست

بهر وفا مکش ای دل خون شده جور
کانچه تو می‌طلبی بر یار تو نیست

کار تو رفته ی فصیحی خسته ز دست
یار تو در پی چاره ی کار تو نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.