هوش مصنوعی: این شعر از حسرت و اندوه شاعر در مورد از دست دادن شادی و آزادی خود سخن می‌گوید. او که زمانی پر از انرژی و زندگی بود، اکنون به خاکستر تبدیل شده است. شاعر از فریب‌های دنیا و زندانی شدن بی‌سبب خود شکایت دارد، اما همچنان به راستی و درستی خود پایبند است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات غم و حسرت نیاز به سطحی از بلوغ ذهنی برای درک و پردازش دارد.

شمارهٔ ۹۲

در فراق شعله خاکستر نشینم کرده‌اند
اخگری بودم نفس خامان چنینم کرده‌اند

هر دمم باغی فریب از رنگ و بویی می‌دهد
در سموم‌آباد حرمان خوشه‌چینم کرده‌اند

خنده‌ام وز بخت خرم با لب گل زاده‌ام
بی‌سبب زندانی چین جبینم کرده‌اند

دست رنج ناله‌ام در راه غم ضایع نشد
حیرتی بودم نگاه واپسینم کرده‌اند

گر فصیحی کج نمایم راست‌کرداریم بین
راست دانان زین سپس نقش نگینم کرده‌اند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.